دلنوشته فاطمی
بسم رب الفاطمه المرضیه
بانوی آب وآئینه سلام
بانوی لحظه های بی تابی مدینه سلام
سلام بر تویی که هزاران در انتظار بوسیدن پهلوی آسمانیت خاکستر شدند
بانوی صبور مدینه سلام ،بیت الاحزان خالی در فراقت می گرید ومی نالد
کجایی بانوی مهربان علی ؟
علی، علی، علی…..
چه سخت است برای علی نامردی های اهل مدینه .چه سخت است بی تو گذر از کوچه های مدینه.علی بی تو ،کوچه ها بی علی و مدینه بی نوای دل انگیز بیت الحزان تو دیگر رنگ ورویی ندارند .
کجایی بانوی تنهای مدینه ؟
زینب تاب و قرار ندارد .حسن سینه در خوناب جگر می فروشاند و حسین سر درده عشق تو به ندای می دهد .
ابوالفضل ندای مادر مادر می دهد درعلقمه :کجایی مادر ؟که دو دستان به استقبالت بهشتی شده اندولبان در انتظار کوثر تو نشسته اند .
مادرم به غربت کوچه های مدینه وکوچه های غریب بنی هاشم قسم
ازغربت تو بار ها نالیده ام .اما چه سود که لیاقت دیدار تورا نداشته ام
خوش به حال میخ در .لیاقتش از من سرباز تو بیشتر بود ؟
لیاقتش بیشتر بود که بوسید و بوئید سینه ای که در آغوش پیامبر (ص)آرام گرفته بود ؟
گریه ،ناله،فریاد ،داد وامان از دست نفس که بیچاره ام کرده وامانم بریده….
مانده ام که چگونه جواب گونه کبود و پهلوی شکسته را خواهم داد؟
مادر زینب ،مادر پهلو شکسته مدینه ،مادر بیت الاحزان خراب ،مرا ببخش که لیاقت سربازی تو را نداشته ام .
مادرم محسنت کو؟
علی فرق بشکافته وخلوت کرده با چاهت بی تو چه خواهد کرد؟
زینب ،حسنت ،حسینت ،عباست ……بی تو چه خواهند کرد ؟مادرم مهدیت بی تو چه می کند ؟
در بقیع می گردد وناله سر می دهد . صدای ناله اش می آید …..
نوحه مادر مادر می خواند و بر سینه می زند .
گوش کن صدایش می آید :
مادرم زهرا مادرم زهرا مادرم زهرا
نویسنده: رقیه ضیافر