مرکز تخصصی تفسیر الزهرا ارومیه

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

نکنه دیر بشه؟!

27 مهر 1392 توسط گمگشتگان مجنون

Normal 0 false false false EN-GB X-NONE AR-SA line-height: 115%; font-family: "B Nazanin"; mso-ascii-font-family: Arial; mso-fareast-font-family: "Times New Roman"; mso-hansi-font-family: Arial; color: #3300ff; mso-ansi-language: EN-GB; mso-fareast-language: EN-GB; mso-bidi-language: AR-SA;” lang="AR-SA">اومد پيشم حالش خيلي عجيب بود فهميدم با بقيه وقتا فرق ميکنهArial","sans-serif"; mso-fareast-font-family: "Times New Roman"; mso-bidi-font-family: "B Nazanin"; color: #3300ff; mso-ansi-language: EN-GB; mso-fareast-language: EN-GB; mso-bidi-language: AR-SA;">

گفت: رفیق يه سوال دارم که خيلي جوابش برام مهمه

گفتم: چشم اگه جوابشو بدونم خوشحال ميشم بتونم کمکت کنم

گفت: من رفتني ام!

گفتم: يعني چي؟

گفت: دارم ميميرم

گفتم: دکتر رفتی، خارج از کشور؟

گفت: نه همه دکترا اتفاق نظر دارن، گفتن خارج هم کاري نميشه کرد.

گفتم: خدا کريمه، انشالله که بهت سلامتي ميده

با تعجب نگاه کرد و گفت: اگه من بميرم یعنی خدا کريم نيست؟

فهميدم آدم فهميده ايه و نميشه کلاه سرش گذاشت

و الکی امیدوارش کرد

گفتم: راست ميگي، حالا سوالت چيه؟


گفت: من از وقتي فهميدم دارم ميميرم خيلي ناراحت شدم

از خونه بيرون نميومدم

کارم شده بود تو اتاق موندن و غصه خوردن

تا اينکه يه روز به خودم گفتم تا کي منتظر مرگ باشم

خلاصه يه روز صبح از خونه زدم بيرون مثل همه شروع به کار کردم

اما با مردم فرق داشتم، چون من قرار بود برم و

انگار اين حال منو کسي نداشت

خيلي مهربون شدم، ديگه رفتاراي غلط مردم خيلي اذيتم نميکرد

با خودم ميگفتم بذار دلشون خوش باشه که سر من کلاه گذاشتن

آخه من رفتني ام و اونا انگار موندنی

سرتونو درد نيارم من کار ميکردم اما حرص نداشتم

بين مردم بودم اما بهشون ظلم نميکردم و دوستشون داشتم

ماشين عروس که ميديم از ته دل شاد ميشدم و دعا ميکردم

گدا که ميديدم از ته دل غصه ميخوردم و

بدون اينکه حساب کتاب کنم بهشون کمک ميکردم

مثل پير مردا برای همه جوونا آرزوي خوشبختي ميکردم

الغرض اينکه اين ماجرا منو آدم خوبي کرد و مهربون شدم

حالا سوالم اينه که من به خاطر مرگ خوب شدم

و آيا خدا اين خوب شدن منو قبول ميکنه؟


گفتم: بله، اونجور که میدونم و به نظرم ميرسه

آدما تا دم رفتن و مرگ خوب شدنشون واسه خدا عزيز و مهمه

آرام آرام خدا حافظي کرد و تشکر، وقتی داشت

ميرفت گفتم: راستي نگفتي چقدر وقت داري؟


گفت: معلوم نيست بين يک روز تا چند هزار روز!!!


يه چرتکه انداختم ديدم منم تقريبا همين قدر

وقت دارم. با تعجب گفتم: مگه بيماريت چيه؟

گفت: بيمار نيستم!

گفتم: پس چي؟

گفت: فهميدم بالاخره یک روز مردني هستم، رفتم

دکتر گفتم ميتونيد کاري کنيد که

اصلا نميرم گفتن نه. پرسیدم خارج چي؟ و باز جواب دادند نه! 

خلاصه دوست عزیز ما رفتني هستيم, وقتش فرقي داره که کی باشه؟

باز خنديد و رفت و دل منو با خودش برد….



اگر این پیام را دریافت کردی بدون که خدا تو رو خیلی دوست داشته

که امروز این زنگ خطر رو برات بصدا در آورده

پس …

تو هم برای عزیزانت بفرست و زنجیره مهربانی را ادامه بده

برای اونایی که یادشون رفته که یک روز رفتنی هستند …

شاید حرص می زنند و دیگران را می آزارند … 

دوستان من هم رفتنی ام مرا ببخشید از صمیم قلب


Normal 0 false false false EN-GB X-NONE AR-SA 0pt; line-height: 115%; font-family: "B Nazanin"; mso-ascii-font-family: Arial; mso-fareast-font-family: "Times New Roman"; mso-hansi-font-family: Arial; color: #3300ff; mso-ansi-language: EN-GB; mso-fareast-language: EN-GB; mso-bidi-language: AR-SA;” lang="AR-SA">اومد پيشم حالش خيلي عجيب بود فهميدم با بقيه وقتا فرق ميکنهArial","sans-serif"; mso-fareast-font-family: "Times New Roman"; mso-bidi-font-family: "B Nazanin"; color: #3300ff; mso-ansi-language: EN-GB; mso-fareast-language: EN-GB; mso-bidi-language: AR-SA;">

گفت: رفیق يه سوال دارم که خيلي جوابش برام مهمه

گفتم: چشم اگه جوابشو بدونم خوشحال ميشم بتونم کمکت کنم

گفت: من رفتني ام!

گفتم: يعني چي؟

گفت: دارم ميميرم

گفتم: دکتر رفتی، خارج از کشور؟

گفت: نه همه دکترا اتفاق نظر دارن، گفتن خارج هم کاري نميشه کرد.

گفتم: خدا کريمه، انشالله که بهت سلامتي ميده

با تعجب نگاه کرد و گفت: اگه من بميرم یعنی خدا کريم نيست؟

فهميدم آدم فهميده ايه و نميشه کلاه سرش گذاشت

و الکی امیدوارش کرد

گفتم: راست ميگي، حالا سوالت چيه؟


گفت: من از وقتي فهميدم دارم ميميرم خيلي ناراحت شدم

از خونه بيرون نميومدم

کارم شده بود تو اتاق موندن و غصه خوردن

تا اينکه يه روز به خودم گفتم تا کي منتظر مرگ باشم

خلاصه يه روز صبح از خونه زدم بيرون مثل همه شروع به کار کردم

اما با مردم فرق داشتم، چون من قرار بود برم و

انگار اين حال منو کسي نداشت

خيلي مهربون شدم، ديگه رفتاراي غلط مردم خيلي اذيتم نميکرد

با خودم ميگفتم بذار دلشون خوش باشه که سر من کلاه گذاشتن

آخه من رفتني ام و اونا انگار موندنی

سرتونو درد نيارم من کار ميکردم اما حرص نداشتم

بين مردم بودم اما بهشون ظلم نميکردم و دوستشون داشتم

ماشين عروس که ميديم از ته دل شاد ميشدم و دعا ميکردم

گدا که ميديدم از ته دل غصه ميخوردم و

بدون اينکه حساب کتاب کنم بهشون کمک ميکردم

مثل پير مردا برای همه جوونا آرزوي خوشبختي ميکردم

الغرض اينکه اين ماجرا منو آدم خوبي کرد و مهربون شدم

حالا سوالم اينه که من به خاطر مرگ خوب شدم

و آيا خدا اين خوب شدن منو قبول ميکنه؟


گفتم: بله، اونجور که میدونم و به نظرم ميرسه

آدما تا دم رفتن و مرگ خوب شدنشون واسه خدا عزيز و مهمه

آرام آرام خدا حافظي کرد و تشکر، وقتی داشت

ميرفت گفتم: راستي نگفتي چقدر وقت داري؟


گفت: معلوم نيست بين يک روز تا چند هزار روز!!!


يه چرتکه انداختم ديدم منم تقريبا همين قدر

وقت دارم. با تعجب گفتم: مگه بيماريت چيه؟

گفت: بيمار نيستم!

گفتم: پس چي؟

گفت: فهميدم بالاخره یک روز مردني هستم، رفتم

دکتر گفتم ميتونيد کاري کنيد که

اصلا نميرم گفتن نه. پرسیدم خارج چي؟ و باز جواب دادند نه! 

خلاصه دوست عزیز ما رفتني هستيم, وقتش فرقي داره که کی باشه؟

باز خنديد و رفت و دل منو با خودش برد….



اگر این پیام را دریافت کردی بدون که خدا تو رو خیلی دوست داشته

که امروز این زنگ خطر رو برات بصدا در آورده

پس …

تو هم برای عزیزانت بفرست و زنجیره مهربانی را ادامه بده

برای اونایی که یادشون رفته که یک روز رفتنی هستند …

شاید حرص می زنند و دیگران را می آزارند … 

دوستان من هم رفتنی ام مرا ببخشید از صمیم قلب

–>

 1 نظر

چند لحظه با مهربانترین...

27 مهر 1392 توسط گمگشتگان مجنون

Normal 0 false false false EN-GB X-NONE AR-SA :LatentStyles DefLockedState="false” DefUnhideWhenUsed="true” DefSemiHidden="true” DefQFormat="false” DefPriority="99″ LatentStyleCount="267″> ideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="heading 1″ />


وقتی به دنیا آمدم گفتند بگرد که گشتن از آن توست و اکنون از جستجویی نافرجام می آیم که خود را گم کرده ام.از جستجویی که نمی دانم به کجا ختم خواهد شد .
کوله باری نیست مرا جز دوری .
دوری از که از خودم یا خود او ؟ خودش می داند.
حال من گم شده ام .
و تنها می دانم خدا مهربان است …
زمزمه خواهم کرد همان طور که او از برایم مدام می گوید( هیچ گاه برای پیدا شدن دیر نیست کافی است راهنما را بشناسیم .)

نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند
مثل آسمانی که امشب می بارد….
و اینک باران
بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند
و چشمانم را نوازش می دهد
تا شاید از لحظه های دلتنگی گذر کنم


خدایا
ببخش مرا که دلم گاه میگیرد و ماوایی جز تو ندارم که با وی در میان بگذارم
ببخش مرا که از خیلی چیزها آزرده میشوم و تنها به تو میگویم
ببخش مرا که توان شکر ندارم که آن همه خیر که به من بخشیدی را شکر گذارم
دلتنگ حدیث رفتنم
من جا مانده‌ام
شاید خواب بوده‌ام، شايد در واژه‌ها گم شده بودم
اما
من تو را در همين واژه‌ها پيدا كرده‌ام
تو آن حقيقت آشكاري هستي كه هميشه در خانه دلم جا داري و تو فراتر از همه كلماتي

خداوندا
با تو سخن میگویم …. تویی که محرم تمام اسرارم بوده و هستی
ميروم و ميروم تند … اما آرام ميرسم … میرسم به آستانه‌ای که سالهاست آنرا گشوده‌ای
تا مرا عبور دهي از خاك به عرش
الهي
از من بگير آنچه تو را از من ميگيرد…

*********************************************************************************************

ormat="true” Name="heading 3″ />


ﺧﺪﺍﯼ ﻣﻦ !


ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻧﺎ ﺍﻣﯿﺪ ﺑﺎﺷﻢ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺍﻣﯿﺪ ﻣﻨﯽ !


ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺳﺴﺘﯽ ﺑﮕﯿﺮﻡ , ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺧﻮﺍﺭﯼ ﭘﺬﯾﺮﻡ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺗﮑﯿﻪ ﮔﺎﻩ ﻣﻨﯽ !


 

ﺍﯼ ﺁﻧﮑﻪ ﺑﺎ ﮐﻤﺎﻝ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﻭ ﻧﻮﺭﺍﻧﯿﺖ ﺧﻮﯾﺶ


ﭼﻨﺎﻥ ﺗﺠﻠﯽ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯼ ﮐﻪ ﻋﻈﻤﺘﺖ ﺑﺮ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﻣﺎ ﺳﺎﯾﻪ ﺍﻓﮑﻨﺪﻩ!….

 نظر دهید »

درد دلی با یارسفرکرده...

30 خرداد 1392 توسط گمگشتگان مجنون

 

 

 

در کلاف اضطرابم سرنخی پیدا نشد

دستی از جنس خدا عقده گشای مانشد

دفن شد در سینه ام احساس زیبای وصال

خواستم طوفان کنم در عاشقی اما نشد

کوله بارم مملو از بوی غریب گریه است

هرچه کردم خنده ای در بقچه من جا نشد

بعد از این در کوچه های بی کسی پر میزنم

طفل احساسات من از خانه ای ماوا نشد

اشک هم پا میکشد از مرزهای آه من

هیچ از دل رفته ای ،مانند من تنها نشد

با نگاه آبی تو غرق احسان می شوم 

قطره ای بی التفات چشم تو دریا نشد 

مرهم عشق تو را بر روی بالم می کشم 

ورنه بی امداد دستت هیچ بالی وا نشد

پس بزن این ابرهای تیره را ای آفتاب 

قسمت دلهای کز کرده به جز سرما نشد 

با طلوع آفتاب مغرب عشقت بیا 

بی حضورت هرچه کردم زندگی زیبا نشد

 

 نظر دهید »

از مهدی باوری تا مهدی یاوری

30 خرداد 1392 توسط گمگشتگان مجنون

 



Normal
0




false
false
false

EN-GB
X-NONE
AR-SA


























Styles DefLockedState="false” DefUnhideWhenUsed="true”
DefSemiHidden="true” DefQFormat="false” DefPriority="99″
LatentStyleCount="267″>
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Normal"> UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="heading 1″/>


















UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Title">

UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Subtitle">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Strong">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Emphasis">
UnhideWhenUsed="false” Name="Table Grid">

UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="No Spacing">
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading">
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List">
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid">
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List">
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading">
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List">
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid">
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 1″>

UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="List Paragraph">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Quote">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Intense Quote">
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 1″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 2″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 3″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 4″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 5″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Shading Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light List Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Light Grid Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 1 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Shading 2 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 1 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium List 2 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 1 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 2 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Medium Grid 3 Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Dark List Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Shading Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful List Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” Name="Colorful Grid Accent 6″>
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Subtle Emphasis">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Intense Emphasis">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Subtle Reference">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Intense Reference">
UnhideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="Book Title">





اوست که در انتظار تواست تا پرده‌ی غیبت را بدری و چهره‌ی دل‌آرایش را به مشاهده بنشینی
او غائب نیست؛ از هر حاضری حاضرتر است
این تویی که غائبی، تو باید حاضر شوی، او منتظر توست
.
.
.
قدم ‌هایت بوسه‌گاه چشم‌هایمان ای گل نرگس
جشن میلادت کاش به ضیافت ظهور می‌پیوست
میلاد نرگس پنهان گرامی‌باد
.
.
.
طلوع نزدیک است اگر بخواهیم
ظهور تو زیباتر از ظهور همه‌ی زیبایی‌هاست
چشم به راه زیباترین بهاریم
خدایا انتظار چقدر دیر می‌گذرد
با صد نگاه خسته، صدا می‌زنیم تو را
بیایید همه منتظر آمدنش شویم

 نظر دهید »

از اخلاق طلبگی تا اخلاق انتخاباتی

06 خرداد 1392 توسط گمگشتگان مجنون

 

 

از اخلاق طلبگی تا اخلاق انتخاباتی

 

  اردوی فرهنگی – اخلاقی و سیاسی طلاب مرکز تخصصی تفسیر و علوم فرآنی الزهراء(سلام الله علیها) ارومیه با حضور طلاب سطح 3 در باغ فرهنگی – تفریحی نور سازمان تبلیغات اسلامی برگزار گردید. در این اردو طلاب سطح3 میزبان طلاب پاره وقت سطح2 بودند.

 

    حجت الاسلام و المسلمین غنی زاده با اشاره بر داشتن اخلاق طلبگی و رعایت موازین و حریم ها نسبت به  «شناخت موقعیت و جایگاه رفیع طلبگی» تأکید نمودند. ایشان خوب سخن گفتن و سخن خوب گفتن را منوط بر شناخت موقعیت دانستند و افزودند: «شناخت موقعیت و حفظ جایگاه انسان را از گرفتار شدن در بلاها و غوطه ور شدن در گناهان باز میدارد». مدیر مرکز تخصصی داشتن اخلاق اسلامی را از ویژگی های بارز هر طلبه دانسته و در خصوص انتخابات و داشتن انتخابی شایسته بر « اخلاق مدار بودن منتخب» تأکید ویژه داشتند. حجت الاسلام و المسلمین غنی زاده «اخلاق مداری و پرهیز از تخریب» را رمز داشتن انتخابات سالم دانستند و افزودند: «رعایت اخلاق و موازین اخلاقی» موجب پویایی زندگی طلبه و سایر اقشار جامعه و در نهایت موجب داشتن اجتماع سالم و کشور و مسئولین اجرایی مناسب می گردد. ایشان در پایان با طرح دو سوال سیاسی براي مسابقه حماسيه سياسي به سخنان خود خاتمه دادند.

 

  این اردوی فرهنگی تربیتی، علاوه بر ایجاد روحیه و نشاط در طلاب ، به تعبیر برخی از آنان «تعامل گرایی و پرهیز از خودرأیی را تقویت و همچنین موجب تحکیم ارزش های دینی» گردید.

 

  برنامه های مختلف اردوی طلبه و بصیرت – طلبه و اخلاق شامل: برگزاری نماز جماعت، سخنرانی ،استفاده از وسائل تفریحی ، گردش و پذیرایی بود.  

 

 

 

 

 


 

 

 1 نظر
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

مرکز تخصصی تفسیر الزهرا ارومیه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • دلنوشته
  • دلنوشته
  • انیس تنهایی
  • ماهواره
  • دهه فجر
  • مادر
  • دسترنج های پژوهشگران ارومی
  • دسترنج های پژوهشگران ارومی
  • آیین نامه های مربوط به پایاننامه های سطح 3
  • نشست علمی و پژوهشی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس